هر سو سر زلف تو چون موج بلا رقصد
هر لرز سر زلفت جان و دل ما رقصد
یک چرخ نگاهت را ندهم به همه عالم
این ارض و سما از شوق در پای شما رقصد
ان دم که ترا دیدم دل گشت مطیع تو
جان گشته چو خا کستر با باد صبا رقصد
جام دگری را ریز ده دست من عاشق
ان می که تو می ریزی جا مم به هوا رقصد
در جان نظر بازم از عشق تو پروازم
سیاره و طیارات ان ابر و سما رقصد
گشته است خلج بیدل دیوانه و مجنو نت
در کعبه و بتخانه از عشق خدا رقصد
علی خلج